عقبنشینی لثه، چه به صورت موضعی و چه گسترده، یک وضعیت نامطلوب است که منجر به نمایان شدن ریشه دندان میشود. این حالت اغلب از نظر زیبایی مطلوب نیست و ممکن است باعث حساسیت دندان و پوسیدگی ریشه شود. سطوح ریشههای نمایان شده نیز مستعد سایش هستند. هدف این مقاله، توصیف شیوع، علتشناسی و عوامل مرتبط با عقبنشینی لثه است.نویسندگان مطالعات اپیدمیولوژیک مقطعی مربوط به عقبنشینی لثه را مرور کردند و دریافتند که این مطالعات شیوع عقبنشینی لثه را با عوامل مختلفی مانند ضربه، جنسیت، موقعیت نامناسب دندانها، التهاب و مصرف تنباکو مرتبط دانستهاند. بررسیهای اخیر نشان داد که ۸۸ درصد از افراد ۶۵ سال و بالاتر و ۵۰ درصد از افراد ۱۸ تا ۶۴ سال، یک یا چند ناحیه با عقبنشینی لثه دارند. همچنین وجود و میزان عقبنشینی لثه با افزایش سن بیشتر میشود.
بیش از ۵۰ درصد از جمعیت، یک یا چند ناحیه با عقبنشینی لثه به میزان ۱ میلیمتر یا بیشتر دارند. شیوع عقبنشینی لثه در بیماران با بهداشت دهان و دندان خوب و ضعیف مشاهده شده است. پیشنهاد شده است که عقبنشینی لثه چندعاملی است، به طوری که یک نوع آن با عوامل آناتومیکی و نوع دیگر با عوامل فیزیولوژیکی یا پاتولوژیکی مرتبط است. همچنین، عقبنشینی لثه بیشتر در سطوح باکال (گونهای) دندانها نسبت به سایر سطوح مشاهده شده است.
علت و شیوع عقبنشینی لثه:
عقبنشینی لثه (Gingival Recession) یک مشکل شایع در سلامت دهان و دندان است که در آن بافت لثه از سطح دندان عقبنشینی میکند و ریشه دندان نمایان میشود. این وضعیت میتواند منجر به مشکلاتی مانند حساسیت دندان، افزایش خطر پوسیدگی ریشه و مشکلات زیبایی شود.
عقبنشینی لثه یک پدیده چندعاملی است و میتواند ناشی از عوامل زیر باشد:
عوامل آناتومیک: موقعیت دندانها در فک (مانند دندانهای نامرتب یا بیرونزدگی دندانها). نازک بودن بافت لثه یا کمبود استخوان پشتیبان.
عوامل التهابی: بیماریهای لثه (مانند ژنژیویت و پریودنتیت) که باعث از بین رفتن بافت لثه و استخوان میشوند. بهداشت ضعیف دهان و دندان که منجر به تجمع پلاک و جرم میشود.
عوامل مکانیکی: مسواک زدن شدید یا نادرست که باعث آسیب به لثه میشود. استفاده از ابزارهای نامناسب دندانپزشکی یا عادتهای مخرب مانند فشار دادن دندانها (براکسیسم).
عوامل فیزیولوژیکی: افزایش سن که با تحلیل طبیعی لثه و استخوان همراه است.
عوامل محیطی و رفتاری: مصرف تنباکو (سیگار یا قلیان) که خطر بیماریهای لثه را افزایش میدهد. سوراخکردن لب یا زبان (پیرسینگ) که ممکن است به بافت لثه آسیب برساند.
شیوع (Prevalence):*عقبنشینی لثه در جمعیتهای مختلف شایع است و با افزایش سن بیشتر میشود. برخی از یافتههای کلیدی عبارتند از:
در افراد مسن: مطالعات نشان میدهند که حدود ۸۸ درصد از افراد ۶۵ سال و بالاتر حداقل یک ناحیه با عقبنشینی لثه دارند.
در افراد جوانتر: حدود ۵۰ درصد از افراد ۱۸ تا ۶۴ سال نیز یک یا چند ناحیه با عقبنشینی لثه را تجربه میکنند.
توزیع در دهان: عقبنشینی لثه بیشتر در سطوح باکال (گونهای) دندانها مشاهده میشود. عقبنشینی لثه یک مشکل شایع است که میتواند ناشی از ترکیبی از عوامل آناتومیکی، التهابی، مکانیکی و رفتاری باشد. پیشگیری و درمان به موقع، از جمله بهبود بهداشت دهان و دندان، اصلاح تکنیکهای مسواک زدن و درمان بیماریهای لثه، میتواند به کاهش شیوع و شدت این مشکل کمک کند.
پسروی لثه با جابجایی حاشیه لثه به سمت ریشه دندان ازناحیه سمان-مینا (CEJ) که ترمیمها محل یا ظاهر CEJ را تغییر دادهاند، مشخص میشود. پسروی لثه میتواند موضعی یا عمومی باشد و با یک یا چند سطح مرتبط باشد. در نتیجه، نمایان شدن ریشه نه تنها از نظر زیبایی خوشایند نیست، بلکه ممکن است به حساسیت و پوسیدگی ریشه منجر شود. به همین دلیل، ما مطالعاتی را بررسی کردیم که شیوع، علتشناسی و عوامل مرتبط با پسروی لثه را توصیف کردهاند.
بسیاری از نویسندگان سعی کردهاند پدیده پسروی لثه را توضیح دهند. نظریهای وجود دارد که حاشیه لثه، به جای اینکه به سمت ریشه عقبنشینی کند، ممکن است عمدتاً ثابت بماند در حالی که دندان به سمت اکلوزال به دلیل رویش یا بیرونزدگی حرکت میکند و CEJ را از حاشیه لثه دور میکند. این توضیح به نظر غیرمحتمل یا نادر میرسد. در مطالعاتی که در آن دندانها به عمد بیرون زده شدند، پیوست اپیتلیالی در همان موقعیت روی دندان باقی ماند. علاوه بر این، برخی از دندانهای به شدت بیرونزده هیچ پسروی لثهای ندارند و در بسیاری از مواردی که دندانها درتماس با دندانهای مقابل هستند، میزان پسروی لثه به مراتب بیشتر از هر نوع بیرونزدگی ممکن است. بنابراین، نظریه بیرونزدگی با پسروی لثه، اثباتی برای بیرونزدگی منجر به پسروی ارائه نمیدهد، زیرا علت اصلی ممکن است به عوامل دیگری مربوط باشد.
بسیاری از افراد ممکن است بدون آگاهی از این وضعیت، دچار تحلیل لثه عمومی شوند. با این حال، بسیاری دیگر معمولاً به دلایلی مانند ترس از از دست دادن دندان و حساسیت دندانی، نگران تحلیل لثه هستند. تغییرات در تحلیل لثه ممکن است در یک محل خاص رخ دهد.
الوندار و کینگمن4 شیوع تحلیل لثه را در میان افرادی با سن 30 تا 90 سال مطالعه کردند. با استفاده از نمونهای متشکل از 9,689 نفر، آنها پیشبینی کردند که 23.8 میلیون نفر دارای یک یا چند سطح دندانی با تحلیل لثه به میزان 3 میلیمتر یا بیشتر هستند. آنها همچنین دریافتند که شیوع تحلیل 1 میلیمتر یا بیشتر در افراد 30 ساله و بالاتر 58 درصد بوده و با افزایش سن افزایش مییابد. مردان و آفریقایی-آمریکاییها به طور قابل توجهی بیشتر از زنان و سایر گروههای نژادی/قومی دچار تحلیل لثه بودند. تحلیل لثه همچنین در سطوح باکال دندانها بیشتر و شدیدتر از سطوح بیندندانی بود. به طور مشابه، گورمن دریافت که فراوانی تحلیل لثه با افزایش سن افزایش مییابد و در مردان بیشتر از زنان همسن است. دندانهای نامناسب و آسیب ناشی از مسواک زدن به عنوان شایعترین عوامل اتیولوژیک مرتبط با تحلیل لثه شناسایی شدند. تحلیل مرتبط با دندانهای در موقعیت لبدار در 40 درصد از بیماران 16 تا 25 ساله مشاهده شد و به 80 درصد در گروه سنی 36 تا 86 سال افزایش یافت. این یافتهها توسط موری6 تأیید شد که 4,000 نفر را مورد بررسی قرار داد و دریافت که شیوع تحلیل لثه با افزایش سن افزایش مییابد.
یک عامل اتیولوژیک که ممکن است با تحلیل لثه مرتبط باشد، کمبود قبلی استخوان آلوئول در محل است. کمبودهای استخوان آلوئول ممکن است توسعهای (آناتومیک) یا اکتسابی (فیزیولوژیک یا پاتولوژیک) باشند. عوامل آناتومیکی که به تحلیل لثه مرتبط شدهاند شامل نقص لبه استخوان آلوئول، موقعیت غیرطبیعی دندان در قوس، مسیر غیرعادی رویش دندان و شکل خاص دندان است. تمام این عوامل آناتومیکی به هم مرتبط هستند و ممکن است منجر به وجود یک صفحه استخوانی آلوئول نازکتر از حد معمول شوند که ممکن است بیشتر در معرض جذب قرار گیرد. از نظر آناتومیکی، نقص دیواره استخوان فک به شکل پنجره م|کن است به دلیل جهت رویش دندان یا سایر عوامل مانند قرارگیری باکال ریشه نسبت به دندانهای مجاور وجود داشته باشد… بخشی از آن از طریق استخوان کرستال بیرون زده است. یک مطالعه جراحی ارتباطی بین تحلیل لثه ونقص پنجره ای استخوانی پیدا کرد. همچنین ارتباطی بین الگوی رویش و تحلیل لثه پیشنهاد شده استنقص دیواره دندانی ممکن است در جایی وجود داشته باشند که ضخامت باکولینگوال ریشه مشابه یا بیشتر از ضخامت استخوان کرستال باشد. آن نویسندگان فرض کردند که افرادی که دارای دندانهای باریک و بلند هستند، بیشتر از افرادی با دندانهای عریض و کوتاه به این نقص استخوانی مستعد هستند. جایی که تحلیل لثه توسعه یافته است، وجود نقص دیواره پنجره ای زیرین ممکن است مورد توجه قرار گیرد و احتمالاً در حین انجام روشهای فلپ کشف شود.
عوامل فیزیولوژیکی
عوامل فیزیولوژیکی ممکن است شامل حرکت ارتودنسی دندانها به موقعیتهایی خارج از صفحه استخوانی گونه ای یا زبانی باشد که منجر به تشکیل نقص دیواره ای میشود. چنین مطالعاتی نشان دادهاند که از دست دادن اکتسابی استخوان آلوئولار ممکن است با تعدادی از شرایط فیزیولوژیکی یا پاتولوژیکی قابل شناسایی مرتبط باشد که در آن از دست دادن استخوان بخشی از یک فرآیند فیزیولوژیکی یا پاتولوژیکی است.
عوامل پاتولوژیک
عوامل پاتولوژیک شامل جذب استخوان به عنوان یک پیامد از بیماریهای پریودنتال ناشی از میکروبها است. با این حال، در این مورد، فرآیند تحلیل ممکن است پیچیدهتر باشد زیرا دندانهای درگیر ممکن است بیرون بیفتند، کج شوند و متحرک شوند. یک مطالعه بر روی موشها مکانیزم ممکن تحلیل لثه را نشان داد و نشان داد که از دست دادن اتصال نتیجه فرآیندهای التهابی موضعی در بافت همبند با تجمع سلولهای تکهستهای است. همچنین پیشنهاد شد که التهاب ممکن است به صورت زیر بالینی ادامه یابد و بنابراین نمیتوان آن را به عنوان یک عامل در تحلیل نادیده گرفت. به طور مشابه، تحلیل به التهاب در بافت همبند پریودنتال در میمونها مرتبط بوده است.
تروما (ضربه) و نقش آن در عقبنشینی لثه:
علاوه بر عوامل روانی، انواع مختلف تروما (ضربه) نیز به عنوان یکی از عوامل مهم در ایجاد عقبنشینی لثه شناخته شدهاند. این عوامل شامل موارد زیر هستند: مسواک زدن شدید یا نادرست . استفاده از مسواکهای سفت یا تکنیکهای نادرست مسواک زدن میتواند به بافت لثه آسیب برساند و باعث تحلیل آن شود. این نوع تروما اغلب منجر به عقبنشینی لثه در ناحیهای میشود که تحت فشار مستقیم مسواک قرار دارد. فرنومهای لب یا زبان که به صورت غیرطبیعی به لثه متصل شدهاند، میتوانند باعث کشیدگی و آسیب به بافت لثه شوند. این وضعیت ممکن است به مرور زمان منجر به عقبنشینی لثه در ناحیهای که فرنوم به آن متصل است شود.
فشار بیش از حد ناشی از تماس نامناسب دندانها (مثلاً در موارد تماسهای نامناسب دندانی یا دندانقروچه) میتواند به بافت لثه و استخوان پشتیبان آسیب برساند. این فشار ممکن است باعث تحلیل لثه و استخوان شود.برخی از اقدامات دندانپزشکی، مانند ترمیمهای عمیق یا قرار دادن روکشها، ممکن است به بافت لثه آسیب برسانند. اگر این اقدامات به درستی انجام نشوند، میتوانند منجر به عقبنشینی لثه شوند.جویدن تنباکو نه تنها به دلیل مواد شیمیایی مضر، بلکه به دلیل فشار فیزیکی ناشی از جویدن، میتواند به بافت لثه آسیب برساند. این عادت ممکن است باعث التهاب و تحلیل لثه شود.مطالعات بالینی و گزارشهای موردی نیز ارتباط بین تروما و عقبنشینی لثه را تأیید کردهاند. به عنوان مثال:بیمارانی که عادت به مسواک زدن شدید دارند، اغلب در ناحیهای از لثه که تحت فشار مستقیم قرار گرفته است، دچار عقبنشینی لثه میشوند. در مواردی که فرنوم غیرطبیعی وجود دارد، عقبنشینی لثه در ناحیهای که فرنوم به لثه متصل است، مشاهده شده است. بیماران مبتلا به دندانقروچه نیز بیشتر در معرض خطر عقبنشینی لثه قرار دارند.تروما، به ویژه مسواک زدن نادرست، آسیب اکلوزال و عوامل مکانیکی دیگر، نقش مهمی در ایجاد عقبنشینی لثه دارند. پیشگیری از این عوامل، از جمله آموزش تکنیکهای صحیح مسواک زدن، درمان مال اکلوژن و اصلاح عادتهای مخرب، میتواند به کاهش خطر عقبنشینی لثه کمک کند.
عقبنشینی لثه ناشی از مسواک زدن:
عقبنشینی لثه که به دلیل مسواک زدن نادرست یا شدید ایجاد میشود، معمولاً ویژگیهای خاصی دارد: موضعی بودن: این نوع عقبنشینی معمولاً در سطوح فاسیال (صورتی) دندانها مشاهده میشود. شکل “V” مانند:** اغلب به شکل یک فرورفتگی “V” شکل در لثه دیده میشود. همراهی با سایش دندان: در بسیاری از موارد، این نوع عقبنشینی لثه با سایش دندان (Tooth Abrasion) همراه است. مطالعات اپیدمیولوژیک از این ایده حمایت میکنند که مسواک زدن شدید یا نادرست میتواند با عقبنشینی لثه مرتبط باشد. برخی از یافتههای کلیدی عبارتند از:عقبنشینی لثه در سطوح باکال (گونهای) دندانها بیشتر در سمت چپ فک مشاهده میشود. این الگو احتمالاً به این دلیل است که اکثر افراد راستدست هستند و هنگام مسواک زدن، سمت چپ دهان خود را با شدت بیشتری مسواک میزنند. در بیماران مبتلا به حساسیت دندانی (Dentin Hypersensitivity)، میزان عقبنشینی لثه و حساسیت دندان در سمت چپ دهان بیشتر است. جالب اینجاست که در دندانهایی که دچار عقبنشینی لثه و حساسیت هستند، کمترین مقدار پلاک دیده میشود. این موضوع نشان میدهد که مسواک زدن شدید نه تنها باعث عقبنشینی لثه میشود، بلکه ممکن است پلاک را نیز به طور موثر از بین ببرد، اما به قیمت آسیب به لثه و دندان. مسواک زدن نادرست یا شدید یکی از عوامل مهم در ایجاد عقبنشینی لثه است، به ویژه در سطوح گونه ای دندانها. این مشکل بیشتر در سمت چپ فک مشاهده میشود، زیرا اکثر افراد راستدست هستند و این ناحیه را با شدت بیشتری مسواک میزنند. برای پیشگیری از این مشکل، آموزش تکنیکهای صحیح مسواک زدن و استفاده از مسواکهای نرم بسیار مهم است.
عقبنشینی لثه میتواند ناشی از تروماهای مزمن یا عادتهای نامناسب باشد. در این بخش به چند عامل مهم اشاره میشود:
عادات مخرب: عادتهایی مانند وارد کردن اجسام خارجی به داخل لثه (مانند خلال دندان یا اشیاء دیگر) یا آسیبهای مکرر به لثه میتوانند باعث ایجاد تروماهای مزمن و در نهایت عقبنشینی لثه شوند. پیرسینگ لب: در یک گزارش موردی، مشاهده شده است که پیرسینگ (سوراخ کردن) لب پایین میتواند به لثه آسیب برساند و منجر به عقبنشینی لثه شود. این آسیب به دلیل تماس مکرر و فشار ناشی از زیورآلات لب ایجاد میشود.
مسواک زدن نادرست (Traumatic Mechanical Toothbrushing): مسواک زدن شدید یا نادرست یکی از عوامل شایع در ایجاد عقبنشینی لثه است. مطالعات متعدد نشان دادهاند که استفاده نادرست از مسواک (مانند فشار زیاد یا حرکات افقی شدید) میتواند به بافت لثه آسیب برسانند ، به ویژه اگر با فشار زیاد یا تکنیکهای نادرست انجام شود. برای پیشگیری از این مشکلات، آموزش تکنیکهای صحیح مسواک زدن و اجتناب از عادتهای مخرب بسیار مهم است.
عقبنشینی لثه ناشی از درمانهای دندانپزشکی و عوامل آناتومیکی:
برخی از درمانهای دندانپزشکی و شرایط آناتومیکی خاص نیز میتوانند به عقبنشینی لثه منجر شوند. در این بخش به دو عامل مهم اشاره میشود ، روت پلنینگ (صاف کردن سطح ریشه) یک روش درمانی رایج در مدیریت بیماریهای لثه است. با این حال، انجام مکرر این روش در نواحیای که پاکتهای پریودنتال (فضای بین لثه و دندان) کمعمق هستند، میتواند منجر به عقبنشینی لثه و تحلیل استخوان کرستال (استخوان اطراف ریشه دندان) شود. این اتفاق به این دلیل رخ میدهد که روت پلنینگ مکرر ممکن است به بافت لثه و استخوان پشتیبان آسیب برساند، به ویژه اگر بافت لثه نازک یا ملتهب باشد. در برخی افراد، ناکافی بودن استخوان کرستال (چه به صورت مادرزادی و چه اکتسابی) وجود دارد. در این شرایط، بافت لثه ممکن است نازکتر و مستعد التهاب باشد. مسواک زدن، حتی اگر به صورت ملایم انجام شود، میتواند به عنوان یک تروما (ضربه) خفیف اما مکرر عمل کند و باعث تحلیل لثه و عقبنشینی آن شود. این موضوع به ویژه در افرادی که از قبل بافت لثه نازک یا التهاب لثه دارند، بیشتر مشاهده میشود.. شرایط آناتومیکی مانند ناکافی بودن استخوان کرستال** نیز میتوانند خطر عقبنشینی لثه را افزایش دهند، به ویژه اگر بافت لثه نازک یا ملتهب باشد. در چنین مواردی، دندانپزشکان باید با دقت بیشتری درمان را برنامهریزی کنند و از تکنیکهای ملایمتر استفاده نمایند.
شیوع عقبنشینی لثه در افراد با بهداشت دهان عالی و ارتباط آن با مسواک زدن:
عقبنشینی لثه حتی در افرادی که بهداشت دهان و دندان عالی دارند نیز مشاهده میشود. برخی از یافتههای کلیدی در این زمینه عبارتند از:
شیوع بیشتر در سطوح باکال (گونهای):مطالعات نشان دادهاند که عقبنشینی لثه در افرادی با بهداشت دهان عالی، بیشتر در سطوح باکال (گونهای) دندانها رخ میدهد تا سطوح پروگزیمال (بین دندانی) یا لینگوال (زبانی). این الگو احتمالاً به دلیل تماس مستقیم مسواک با سطوح باکال دندانها است.
ارتباط با دفعات مسواک زدن:یک مطالعه اپیدمیولوژیک نشان داد که بین دفعات مسواک زدن و شیوع عقبنشینی لثه ارتباط مثبت وجود دارد. به عبارت دیگر، افرادی که بیشتر مسواک میزنند، بیشتر در معرض خطر عقبنشینی لثه قرار دارند، به ویژه اگر تکنیک مسواک زدن آنها نادرست یا شدید باشد.
شیوع بیشتر در افراد با بهداشت دهان خوب: جالب اینجاست که عقبنشینی لثه در افرادی با بهداشت دهان خوب، بیشتر از افرادی با بهداشت دهان ضعیف مشاهده میشود. مطالعهای توسط O’Leary و همکاران نشان داد که عقبنشینی لثه دو سال پس از بهبود بهداشت دهان افزایش یافته است. این یافتهها ممکن است به دلیل مسواک زدن شدید در این افراد باشد.
اتصال غیرطبیعی فرنوم (Aberrant Frenal Attachment) و ارتباط آن با عقبنشینی لثه:
اتصال غیرطبیعی فرنوم (بندهای بافتی که لبها و گونهها را به لثه متصل میکنند) به عنوان یکی از عوامل احتمالی در ایجاد عقبنشینی موضعی لثه مطرح شده است. با این حال، شواهد در این زمینه متناقض هستند:
برخی مطالعات هیچ ارتباط معناداری بین کشش فرنوم و عقبنشینی لثه پیدا نکردهاند.
– به عنوان مثال، این مطالعات نشان دادند که وجود فرنوم غیرطبیعی لزوماً منجر به عقبنشینی لثه نمیشود.
از سوی دیگر، برخی مطالعات دیگر ارتباط بین فرنوم غیرطبیعی و عقبنشینی لثه را تأیید کردهاند.
– در این مطالعات، کشش فرنوم به عنوان یک عامل مکانیکی در نظر گرفته شده است که میتواند به مرور زمان باعث تحلیل لثه و عقبنشینی آن شود. اتصال غیرطبیعی فرنوم ممکن است در برخی موارد به عنوان یک عامل مکانیکی در ایجاد عقبنشینی موضعی لثه نقش داشته باشد. با این حال، شواهد در این زمینه قطعی نیستند و مطالعات نتایج متناقضی را نشان دادهاند. در مواردی که فرنوم غیرطبیعی باعث ایجاد مشکل میشود، ممکن است نیاز به جراحی فرنکتومی (برداشتن یا تغییر موقعیت فرنوم) برای کاهش کشش و پیشگیری از عقبنشینی لثه باشد.
سیستمهای طبقهبندی عقبنشینی لثه :
عقبنشینی لثه به دلیل تنوع گستردهای که در جمعیت دارد، نیازمند سیستمهای طبقهبندی است تا بتوان آن را به طور دقیقتری توصیف و بررسی کرد. در این بخش به چند سیستم طبقهبندی مهم اشاره میشود:
سیستمهای اولیه:
– در یک مطالعه اولیه، عقبنشینی لثه در دندانهای پیشین فک پایین به چهار گروه تقسیم شد:
باریک (Narrow)
عریض (Wide)
کمعمق (Shallow)
عمیق (Deep)
– مطالعه دیگری عقبنشینی لثه را به دو دسته تقسیم کرد:
نقصهای کمعمق و باریک (Shallow-Narrow): کمتر از ۳ میلیمتر در هر دو بعد (عرض و عمق).
نقصهای عمیق و عریض (Deep-Wide): بیشتر از ۳ میلیمتر در هر دو بعد.
سیستم طبقهبندی میلر (Miller’s Classification):
– طبقهبندی میلر احتمالاً پرکاربردترین سیستم برای توصیف عقبنشینی لثه در بالین است. این سیستم عقبنشینی لثه را به چهار کلاس تقسیم میکند:
کلاس I: عقبنشینی لثه که به خط موکوژینژیوال نمیرسد. از دست رفتن استخوان یا بافت نرم در ناحیه بین دندانی وجود ندارد.
کلاس II: عقبنشینی لثه که به خط موکوژینژیوال یا فراتر از آن میرسد. از دست رفتن استخوان یا بافت نرم در ناحیه بین دندانی وجود ندارد.
کلاس III: عقبنشینی لثه که به خط موکوژینژیوال یا فراتر از آن میرسد و از دست رفتن استخوان یا بافت نرم در ناحیه بین دندانی وجود دارد.
کلاس IV: عقبنشینی لثه که به خط موکوژینژیوال یا فراتر از آن میرسد و از دست رفتن شدید استخوان یا بافت نرم در ناحیه بین دندانی وجود دارد.
کاربرد سیستمهای طبقهبندی:
این سیستمها عمدتاً در مطالعات اپیدمیولوژیک مقطعی و طولیمدت برای توصیف شیوع، بروز، شدت و علتشناسی عقبنشینی لثه استفاده میشوند. در بالین، سیستم میلر به دلیل سادگی و کاربردی بودن، بیشترین استفاده را دارد.
گزینههای درمانی برای عقبنشینی لثه :
درمان عقبنشینی لثه بستگی به شدت و علت آن دارد. روشهای مختلفی برای درمان این مشکل پیشنهاد شدهاند که برخی از آنها عبارتند از:
پیوند لثه (Gingival Grafting):
فلپهای لغزشی جانبی (Lateral Sliding Flaps): در این روش، بافت لثه از نواحی مجاور به ناحیهای که دچار عقبنشینی شده است، منتقل میشود.
فلپهای موقعیتدهی شده به سمت تاج (Coronally Positioned Flaps): در این روش، بافت لثه به سمت تاج دندان کشیده میشود تا ریشه پوشانده شود.
پیوند بافت همبند (Connective Tissue Grafts): در این روش، بافت همبند از کام (سقف دهان) یا نواحی دیگر برداشته شده و به ناحیهای که دچار عقبنشینی شده است، پیوند زده میشود. نتایج این روشها معمولاً پوشش ریشه به میزان ۶۵ تا ۹۸ درصد را به همراه دارند.
بازسازی بافت هدایتشده (Guided Tissue Regeneration یا GTR):
در این روش از غشاهای جذبشدنی (Bioabsorbable) یا غیرجذبشدنی (Nonabsorbable) استفاده میشود تا رشد بافت لثه و استخوان را هدایت کند. این روش معمولاً در مواردی که تحلیل استخوان نیز وجود دارد، استفاده میشود. مطالعات نشان دادهاند که این روش پوشش ریشه به میزان ۴۸ تا ۹۲ درصد را به همراه دارد.
درمان ارتودنسی (Orthodontic Treatment):
در مواردی که دندانها در موقعیت نامناسبی قرار دارند، درمان ارتودنسی میتواند به اصلاح موقعیت دندانها و کاهش فشار روی لثه کمک کند. این درمان میتواند به تنهایی یا همراه با جراحی پریودنتال انجام شود.
پیوند لثه (مانند فلپهای لغزشی جانبی، فلپهای موقعیتدهی شده به سمت تاج و پیوند بافت همبند) یکی از روشهای موثر برای درمان عقبنشینی لثه است. بازسازی بافت هدایتشده (GTR)** نیز در مواردی که تحلیل استخوان وجود دارد، استفاده میشود. درمان ارتودنسی** میتواند در مواردی که دندانها در موقعیت نامناسبی قرار دارند، مفید باشد. انتخاب روش درمانی به عوامل مختلفی مانند شدت عقبنشینی، علت آن و شرایط بیمار بستگی دارد. دندانپزشک یا پریودنتیست میتواند بهترین گزینه درمانی را بر اساس نیاز بیمار پیشنهاد دهد.
نتیجهگیری:
عقبنشینی لثه به ندرت توسط یک عامل واحد ایجاد میشود. در واقع، چندین عامل ممکن است در ایجاد این مشکل نقش داشته باشند، اما لزوماً همزمان یا به یک اندازه مؤثر نیستند. برخی از نکات کلیدی عبارتند از:
چندعاملی بودن عقبنشینی لثه:
عقبنشینی لثه معمولاً نتیجه ترکیبی از عوامل مختلف است، از جمله عوامل آناتومیکی، التهابی، مکانیکی و فیزیولوژیکی.
به عنوان مثال، مسواک زدن شدید ممکن است در فردی با بافت لثه نازک، بیشتر باعث عقبنشینی لثه شود تا در فردی با بافت لثه ضخیم.
نقش عوامل مختلف:
برخی عوامل ممکن است به طور مستقیم باعث عقبنشینی لثه شوند (مانند مسواک زدن شدید).
برخی دیگر ممکن است شرایط را برای ایجاد عقبنشینی لثه فراهم کنند (مانند نازک بودن بافت لثه یا بیماریهای لثه).
نیاز به رویکرد درمانی جامع:
برای درمان مؤثر عقبنشینی لثه، باید تمام عوامل مؤثر شناسایی و برطرف شوند.
به عنوان مثال، در کنار انجام جراحی پریودنتال، آموزش تکنیکهای صحیح مسواک زدن و بهبود بهداشت دهان و دندان نیز ضروری است. عقبنشینی لثه یک پدیده پیچیده و چندعاملی است که به ندرت توسط یک عامل واحد ایجاد میشود. درک این عوامل و تعامل بین آنها برای پیشگیری و درمان مؤثر این مشکل ضروری است. تحقیقات بیشتر در این زمینه میتواند به توسعه روشهای درمانی هدفمندتر و بهبود نتایج بالینی کمک کند.